مقالات دیگر نویسندگان, مقالات سیاسی

آتش ریال (طارق الهمید، الشرق الاوسط – ترجمه: م. راهی)

POSTED BY M. RAHI  اکتبر 19, 2012

بجران ارزی, بحران اقتصادی, ریال

سقوط مداوم ارزش ریال ایران به رغم ادعای برخی مدعیان، نشان از فوران آنچه در راه است دارد. اما ضمنا سوالاتی را در باره واقعیت نظام سیاسی ایران در داخل و خارج ، و به خصوص اینکه آتش ریال تا چه اندازه بر سیستم اعصاب مرکزی ایران (تجار و شهروندان) و منافع ایران در خارج از کشور (نمایندگی های تهران) تاثیر می گذارد بر می انگیزد.

البته، همچنانکه انتظار می رفت، رژیم ایران به هر کاری برای متوقف کردن روند سقوط پول خود، و در نتیجه خنثی کردن فرصت هرگونه تزلزل سیاسی در داخل کشور دست خواهد زد، اما همانطور که قبلا گفتم این مسئله چندین سوال در مورد توانایی ایران برای مقابله با آنچه در پیش است را در بطن خود دارد. آیا ایران همچنان به حمایت از رژیم محکوم به فنا و ستمگر دمشق، بشار اسد ادامه می دهد ؟ به تازگی افشا شده است که تهران نزدیک به 10 میلیارد دلار کمک مالی، تجهیزات و حتی پرسنل در اختیار اسد قرار داده است. حزب الله (لبنان)، حزبی که توسط ایران تامین مالی می شود نیز جنگجویان خود را برای حمایت از اسد گسیل داشته است. سوال اینجاست که آیا تهران به رغم نارضایتی داخلی، که خطری واقعی برای نظام سیاسی به شمار می رود، قادر به ادامه این کمک ها به سوریه خواهد بود؟ یا اینکه وضعیت فعلی سریعا تهران را به این سرگردانی- نه الزاما عقلانی ، بلکه عملی – دچار خواهد ساخت که آیا همچنان باید به تامین مالی رژیمی که به ناچار در سوریه سقوط خواهد کرد ادامه دهد، به خصوص هنگامی که شرایط داخلی ایران دربردارنده یک خطر جدی برای این رژیم است؟ تهدید دیگری که ایران امروزه با آن مواجه است پا گذاشتن به منطقه قرمزی در رابطه با برنامه های هسته ای ایران است که توسط نخست وزیر اسرائیل ترسیم شده و حمایت قوی افکار عمومی را برای پشتیبانی از سخنرانی اش در برابر مجمع عمومی سازمان ملل برای وی بهمراه آورد. آیا ایران قادر به مواجه با خطری به این بزرگی ، آنهم در شرایطی که وضعیت داخلی آن ناپایدار و احتمالا مستعد انفجار است ‒ و به ویژه با وجود تحریم های مداوم اقتصادی و فروپاشی آتی پول ایران‒ خواهد بود؟

داستان در اینجا در باره پیش بینی آینده یا آمال پوچ و واهی در باره آنچه می خواهیم اتفاق بیافتد نیست؛ بلکه این داستان در باره تلاش برای کشف آنچه که تهران این روزها در میان این شرایط حساس بدان فکر می کند است، شرایطی که بدون شک حاصل عملکردهای خود اوست. هر چه باشد، کاملا طبیعی بود که دخالت طولانی مدت در منطقه و پیگیری سیاست ماجراجویی در خارج از خاک ایران در نهایت به تأثیرگذاری منفی بر وضعیت داخلی این کشور خواهد انجامید. همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، وضعیت سوریه هزینه قابل توجهی از لحاظ اقتصادی و سیاسی بر ایران تحمیل می کند. از لحاظ هزینه سیاسی، ساده ترین مثال، حجم اطلاعاتی است که در حال حاضر در مورد جلسات ژنرال قاسم سلیمانی با برخی از رهبران عراق، به ویژه کردها به بیرون درز کرده است. این نشت اطلاعاتی به وضوح نشان می دهد که برخی از طرف های ایران در این جلسات به نوبه خود به رسانه ها و به طور خاص رسانه های غربی روی آورده اند تا مایه شرمساری ایران شده و دخالت های آشکار این کشور در سوریه را افشا کنند. همچنین اطلاعاتی در باره فشار هایی که این روزها بر خود قاسم سلیمانی در ایران به دلیل شکست هایش در کسب موفقیتی ملموس در دفاع از اسد پس از 19 ماه وارد می شود منتشر شده است.

بنابراین، قصد من در اینجا این نیست که بگویم ایران موضع خود را تغییر داده است ، بلکه می خواهم بپرسم: آیا ایران، به ویژه در رابطه با سوریه، قادر به ادامه مواضع کنونی خود هست؟ آیا تهران همچنین با توجه به وضعیت بی ثباتی داخلی خود، قادر به از خروج از تنگنای مخمصه «منطقه قرمز» ی که نتانیاهو جلوی سازمان ملل گذاشته است خواهد بود؟ ما باید پاسخ این پرسش ها بیابیم ، زیرا این موضوعات تاثیرات شگرفی در تمام سطوح در روزهای آینده خواهند داشت.

گفتگو

هنوز دیدگاهی داده نشده است.

دیدگاه خود را بنویسید

بایگانی

آدرس ایمیل خود را در کادر زیر وارد کرده و بر روی دکمه Submit کلیک کنید.

به 261 مشترک دیگر بپیوندید
wordpress stats plugin